هوراااااااااااااااااااااااااافرشته های من 18 ماه شدن
سلام عزیزای دلم خوبین ببخشید مامانی نتونست توی این مدت به وبلاگتون سربزنم الهی مامانی قربوتون بره دوستتون دارم توی این مدت اتفاقهای شیرین و تخلی رو پشت سرگذاشتیم عزیزانم از تلخهاشون نمیگم فقط شیرینهارو میگن اینکه سال نو شد و ماهم خونمونو عوض کردیم و الان خونه جدید هستیم بزرگتر از اون خونه هست و ولی خیلی اینجا میخورین زمین تمام صورتتون کبود شده بس که به درو دیوار خورده واسه اینکه ما خونورو سرامیکه باید موکت کنیم نیست همش پاتو سر میخوره و میخورین زمین خلاصه دخملای گم هردوتا تون دندونهای نیشتونو در اورد و حدود 14 تا دندون دارین گاهی حرفهای مارو تکرار میکینین و چند کلمه ای حرف میزنین ولی کلا تنبل هستین توی صحبت کردن از منو و بابایی هم خجالت ...
نویسنده :
سارا مرادی
23:37