یگانه و یکتا یگانه و یکتا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

تمشک های مامان و بابا

هوراااااااااااااااااااااااااافرشته های من 18 ماه شدن

1393/1/28 23:37
نویسنده : سارا مرادی
740 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای دلم خوبین ببخشید مامانی نتونست توی این مدت به وبلاگتون سربزنم الهی مامانی قربوتون بره دوستتون دارم توی این مدت اتفاقهای شیرین و تخلی رو پشت سرگذاشتیم عزیزانم از تلخهاشون نمیگم فقط شیرینهارو میگن اینکه سال نو شد و ماهم خونمونو عوض کردیم و الان خونه جدید هستیم بزرگتر از اون خونه هست و ولی خیلی اینجا میخورین زمین ناراحت تمام صورتتون کبود شده بس که به درو دیوار خورده واسه اینکه ما خونورو سرامیکه باید موکت کنیم نیست همش پاتو سر میخوره و میخورین زمین خلاصه دخملای گم هردوتا تون دندونهای نیشتونو در اورد و حدود 14 تا دندون دارین گاهی حرفهای مارو تکرار میکینین و چند کلمه ای حرف میزنین ولی کلا تنبل هستین توی صحبت کردن از منو و بابایی هم خجالت میکشین توی حرف زدن وای وای پدرو در میارین جایی میریم بس که پشت سرم قایم میشین و اعصابو خرد میکین نمی دونم این خجالت کی تمومی داره خدایا هرکی رو میبینین میدوین بغل من و بابایی سمت هیچ کسی نمیرین یگ%:.7-D9ه خانم که با دستش جلوی چشماشو میگیره که کسی رو نبینه وای هم خنده دار میشه هم اعصاب منو خرد میکنه خلاصه این عیدی مامهمون داشتیم خاله جونی مهتاب و با دختر گلش مبینا عزیزم چند روز اول خوب نبودین مخصوصا یگانه خانم بعد خوب شد الان تنها دغدغه مامانی واکسنتون هست خدایا کمکم کن اینجا دیگه تنهام هیچ کسو ندارم بیاد پیشم وای اگه هر دوتا تون تب شدید کنین من چکار کنم مامان بابایی هم پاشون شکسته دیگه هیچ کس نیست بیاد پیشم روز یکشنبه خدا بخواد میخوایم بریم بهداشت اگه مشکلی پیش نیاد ان روز تولد خانم فاطمه زهراست بحق اون روز عزیز براحتی این بحران رو هم پشت سربزاریم مخوصا واسه یکتا خیلی میترستم اخه بچه ام توی عیدی هم مریض شد تب شدید و دکتر که بردمش گفت ویروسه و شربت داد به اون شربت حساسیت داشتی عزیزم و تمام بدنت ریخت بیرون و زبونت هم تاول زد و دارو قطع کردم بهتر شدی ولی فکر میکنم هنوز زبونت خوب نشده و بعد ازاون باز غدد بزاقی زیر گلو ورم کرد که ایام تعطیلی بود و دکترت نبود وبابایی هم مرخصی نداشت همش باید میرفت سرکار نتونستم ببرمت دکتر کم کم اون ورمش خوب شد نمی دونم چرا وقتی مریض میشی غدد های لنفاوی بدنت بزرگ میشن خدا خیلی میترسم بچه ام رو به تو سپردم خدایا خودت کمکم کن .............

پسندها (3)

نظرات (9)

مامان انیس
9 اردیبهشت 93 13:07
سولماز
10 اردیبهشت 93 23:17
سلام بلا بدور امید دارم زودزود خوب شوندمنهم سه قلو دارم منتظر نگاه گرمتون هستم سلام عزیزم واییییییییی چقدر نازننن این سه فرشته خیلی سخته سه تا من که پدرمو در اوردن خوشحال میشم بیشتر با هم در ارتباط باشیم از تجربیاتتون استفاده کنم خانمی بوووووووووووووس واسه فرشته های خاله
مامان
4 تیر 93 19:09
پاکی باران مرا یاد تو انداخت رفیق , تو دلت سبز , لبت سرخ , چراغت روشن , روزگارت شیرین , چرخ روزت چرخان , تو دگر غصه نخور , دعایش با من , تو فقط شاد بمان . وبلاگ قشنگ و پر محتوایی داری . خوشحال میشم از وب های منم بازدید کنی . اگه با تبادل لینک موافقی منو به عنوان وبلاگ هام لینک کن بعد بهم خبر بده لینکت کنم . لطفا نظر فراموش نشه www.metwooo.blogfa.com
مامان رها
12 تیر 93 1:04
ماه مبارک رمضان مبارک التماس دعااااااااا داریمااااااااااا
مامان انیس
1 مرداد 93 8:54
سلام عزیزم خوبی میگم ساراجون شمارت پاک شده از گوشیم لطف می کنی دوباره شماره رو بفرستی قربونت جوجه های خوشگلتو ببوس
بانو
13 مرداد 93 12:40
سلام با شب ادراری کودک خود چه کنیم؟ www.banoo.ir/post/894 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان انیس
20 مرداد 93 6:55
سلام سارا جون خوبی کامنتا رو نمی خونی وروجکا در چه حالن شمارتو ندادی خانوم پاک شده می بوسمتون سلام انیسه جون ببخشید من زیاد به وبلاگ سرنمیزنم شماره من 09153252117 هست ببخشید بچه ها توی این دوهفته خیلی مریض شدن در گیراونا بودم
بانو
20 مرداد 93 14:29
سلام چگونه کودکی مستقل تربیت کنیم؟ http://www.banoo.ir/post/939\ منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
عمه فروغ
2 آذر 93 16:24
سلام.دوقلوهاي نازي داريد خدا براتون حفظشون کنه با تبادل لينک موافقيد؟
سارا مرادی
پاسخ
قربونت عزیزم حتما