براورده شدن آرزوهای مامانی

سلام عسلهای مامانی

امروز رفتین توی 22 هفته رشدی نکردین 

همش مامان نگران می کنین نمی دونم من که زیاد غذا می خورم ولی شکمم بزرگ نمیشه

قبلا هفته ای حداقل 1سانت رشد می کرد ولی الان 2هفته هست که اصلا رشد نکرده و همون سایز مونده عسلهای مامان مامان دوست نداره هیچ کمبودی داشته باشین برای همین شب 5 شنبه ساعتهای 3.15 صبح بود مامانی میخواست اذان بگن تا نماز صبحشو بخونه و بخوابه توی همون فاصله که منتظر اذان بودم داشتم باخدای خودم رو به اسمون پرستاره صحبت می کردم و وقتی ارزوهامو گفتم وبرای سلامتی شما دعا کردم یک شهاب بزرگ از جلوی چشمهام رد شد کلی ذوق کردم به خودم گفتم یعنی ارزوهای من براوده میشه

اخه عسلها مامان میگن هرموقعه که شهاب ببینین ارزو کنین و حتما براورده میشه این حرفهای قدیمیها هست نمی دونم چقدر صحت داره نمی دونم عسلهای مامان دیروز رفتیم باغ عمه اعظم کلی خوش گذشت شما هم خیلی ول می خوردین مامان خیلی حال میکنم وقتی تکون می خوریم چند روز هست که تکوناتون بیشتر شده ضربه به مامانی میزنین کلی ذوق می کنم چند شب پیش بابایی نشسته بودیم یکتون که ضربه می زد شکمم بالا وپایین می رفت بابایی کلی ذوق کرده بود و از خوشحالی اشکاهامون درامده بود خیلی دوستتون دارم عسلهای مامان هر دوتاتون شما فرشته های من هستین که خدای مهربونم بهم هدیه داده تا ازتون مواظبت کنم و اگه خدا بخواد مامان خوبی براتون باشم ..............................

                                                                                        خیلی دوستتون دارم مامان سارا