یگانه و یکتا یگانه و یکتا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

تمشک های مامان و بابا

یک روز خیلی بد

1391/5/2 12:07
نویسنده : سارا مرادی
372 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته های مامان خوبین

امروز دوشنبه هست 2 مرداد ماه دومین ماه تابستون خیلی گرم عسلهای مامان امروز رو روزه گرفتم ولی طاقت نیاوردم وبازش کردم این هفته 27 هست شکر خدا این هفته که تموم بشه شما میرین توی 7 ماه خیلی خوشحالم که دارین بزرگ میشین هرچند هنوز مونده تا رشد اصلیتونو بکنین دیشب بابابایی رفتین سرویس تختتونو بگیریم که هنوز اقاهه حاضر نکرده بود خیلی عصبانی شده بودم دیروز روز بدی بود بابابایی دعوارکردیم سر همین موضوع خلاصه اعصاب هردوتایی ما بهم ریخت حسابی از دیشب با بابایتون صحبت نکردم اخه باهاش قهرکردم اونم گناهی نداره ولی خیلی ناراحت شدم وقتی جلوی مرد غریبه سرم داد زد و ناراحتیشو سرمن خالی کرد خیلی دیروز دلم گرفت و کلی گریه کردم توی اون موقعیت هم شما شیطون بالاها هی شیطونی میکردین نمی دونستم بخندم یا گریه کنم عسلهای مامان کاش استراحت مطلق نبودم و میتونستم خوب را برم اونوقت خودم همه وسایلتونو می خریدم و حاضر می کردم وبه کسی هم محتاج نبودم ولی نمی شه نمی تونم زیاد پیاده روی کنم میترسم برای شما مشکلی پیش بیاد عسلهای مامان خیلی ذوق داشتم هرچه زودتر سرویس تختتونو بگیرم و خریدهایی که کردم رو بچینم ولی از دیروز که اینجوری شد کم ذوق شدم ولی این دلیل نمی شه که کاری براتون نکنم مامان دوست داره یک اتاق قشنگ براتون درست کنه خیلی دوستتون دارم ............................... فرشته های مامان

 

می بوسموتون قند عسلهای مامان و بابا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)