حرکت نکردن یک نی نی
سلام عسلهای مامان
نمی دونم الان توی دل مامان دارین چکار می کنید وبزرگ شدین خوب غذا می خورین هرروز و هرلحظه من نگرانم نمی دونم چرا هر چی می خوام این نگرانی رو نداشته باشم نمی شه
چون قبل از شما یک نی نی رو از دست دادم این ترس توی وجودم هست ولی الان شما توی ماه 6 رفتین و بزرگ شدین نگرانی های دیگه ای دارم چند روزی هست که یکیتون اصلا تکون نخورده نگرانم کردی مامان جان هرشب برای سلامتی اشک میریزم و برات دعا می کنم تا مشکلی خدای نکرده برات پیش نیومده باشه شما دوتا دنیای مامان هستین
نمی خوام کوچکترین اتفاقی براتون بیفته مامان براتون هنوز که اسمت ندارین شماره 1 و 2 گذاشته شماره 2 دخمل خوبی هست هر روز تکون می خوره و به مامان حال میده ولی تو شماره 1 مامان خواهش می کنم تو هم تکون بخور تا مامان از سلامتیت خیالش راحت بشه با خودم گفتم اگه دختر خوبی باشین خوب بیدار شین خوب بخوابین و خوب غذا بخورین به دنیا که امدین انشاءاله یک ساله که بشین می برمتون مکه با بابایی اخه اسممون درامده و سال دیگه راهی خونه خدا هستیم البته من و بابایی و شما دوتا فرشته کوچولوی نازم راستی خودتون هم ماه الحجه بدنیا میایین وکلا مکه ای هستین علسهای من خیلی دوستتون دارم و منتظره دیدن اون صورت ماهتون هستم...........................
می بوسمتون عسلهای مامانی