یگانه و یکتا یگانه و یکتا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

تمشک های مامان و بابا

هواااااااااااااااااااااا فرشته های من 9 ماه شدن و تولد مامانی

1392/4/11 19:05
نویسنده : سارا مرادی
546 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام فرشته های مامانی و بابایی

 چند روزی هست که فصل قشنگ بهار تموم شده و دومین فصل سال تابستان گرم فرارسیده مامانی توی این فصل و اولین ماه اون به دنیا اومده یعنی درست دو روز پیش 9 تیر شب تولدم خیلی دلم گرفته بود فکر میکردم بابایتون منو فراموش کرده اخه اصلا بهم تبریک نگفت ولی شب فردای تولدم حسابی بابایی غافلگیرم کردم شب با کیک و کادو اومد خونه خیلی خوشحال شدم و حسابی ذوق زدم بابایی برام یک گردنبد طلا خریده بود که دستشون درد نکنه واقعا زیباست عکس هم گرفتم میخوام توی وبلاگتون بزارم برای بعدا نتون که شما هم ببینین .....

خلاصه توی این ماه شیرینهای زیادی داشتیم که از مهمترینشون 9 ماهه شدن شما ورجکها بود الهی قربونتون برم که نه ماه از زندگیتون رو پشت سر گذاشتین و برای خودتون خانمی شدین ماشاله و از خدای مهربونم تشکر میکنم به خاطر اینکه همیشه یارویاروم هست و بوده در تمام مراحل زندگی و همچین همسر عزیزم که واقعاباید به این بابایی افتخار کنید خیلی تلاش میکنه که بتونه نیازهاتونو براورده کنه و زندگیمونو به بهترین نحو اداره کنه تا هیچ وقت کم نداشته باشیم که بخوایم از کسی قرض بگیریم همسرعزیزم ممنونتم ممنون ........

خوب بریم سراغ شیرین کارهای شما ورجکها که واقعا شیطون شدین حسابی اول یگانه خانم دردونه مامان که الهی قربونش برم چند روز هست رفته بود خونه مادر جون و باباجونش که حالا هم شده سوگلی اونها حسابی خودشو براشون شیرین میکنه و قند توی دل همه اب میکنه و از فرط خندیدن امونشونو بریده شیرین کارهاش جدیدش یادگرفته خودشو به قول اونها موش میکنه یعنی چشماشو کوچیک میکنه دماغشو نقلی میکنه و میخنده و اون دوتا دندون کوچیک نازشم دیده میشه واقعا با نمک میشه باید ببینی و حسابی همه رو میخندونه فرشته مامان سوگلی خانم دست زدنش بهتر شده و صدای کف زدنشو قشنگ میشنوی 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان تارا و باربد
13 تیر 92 0:36
سلام عزیزم تولدت هزار بار مبارک با آرزوی بهترین ها برای تو و خانواده عزیزت
9 ماهگی دردونه های خوشگلت رو هم تبریک میگم به جای من ببوسشون
حال خودت چطوره بهتر شدی


سلام خوبین انیسه خانم ممنون بچه ها هم خوبین ولی من نه هر روز یک دردی میاد سراغم نمی دونم چرا امروز هم رفتم ام ار ای دادم برای کمرو پشت مهرهای کمرم نمی دونم چم شده درد شدید توی معدهام دارم که دکتر برام اندوسکپی نوشته و چکاپ کامل برام دعا کن مشکلی برام پیش نیومده باشه زود خوب بشم تا به بچه هام برس یگانه چند روز که مادرشوهرم بردتش شوشو از خداش یکشون نباشه تا شب راحت بتونه کارهای سایتهاشو که طراحی کرده رو انجام بده اوضاع خونمون به هم ریخته من هم مریض شدم و چاره ای ندارم جز دوری یکشون معمولا هم یگانه رو میبرن چون یکتا رو هیچ کس نمی تونه نگاه داره جز خودم دلم خیلی پرانیسه جون میترسم مریضی بدی سراغم امده باشه برام دعاکن عزیزم از طرفی یگانه هنوز هیچ حرکتی نمی کنه باز بیشتر نگرانم کرده شوشو نمی زاره ببرمش دکتر چکار کنم خدایا .....
مامان یگانه و ریحانه
14 تیر 92 2:35
سلام عزیزم
هزار ماشالله به این ناز گلا
تولدتون با تاخیر مبارک باشه
خوشحال میشم به ما هم سر بزنید
اگه با تبادل لینک موافقید خبرم کنید


سلام خوبین مرسی ممنون حتما من شما رو لینک کردم خوشحال میشم با هم ارتباط داشته باشین اخه جوجه هایشما هم دختر هستن و تقریبا 2 ماه 19 روز کوچیکتر از ورجکهای من هستن خدا بهتون ببخشته که خیلی نازنو ماشاله چقدر هم مو دارن جوجه های من اصلا مو ندارن همش کچل هستن دوست دارم پرموباشن تا بتونم موهاشونو قشنگ ببندم خیلی رشد موهاشون کمه ....
مامان تارا و باربد
22 تیر 92 13:59
سلام عزیزم نگران نباش به خدا توکل کن بعد زایمان معمولا اوضاع هورمونی خانوما به هم میریزه منم بعد زایمان تا حدود 1 سالگی بچه ها کمردردای شدید داشتم در ضمن با شرایط بچه های نوپا استرس زیاد رو هم اضافه کن خوبه که برای چکاپ کامل بری ولی خب یادت باشه خیلی اوقات دکترا تجویزای اضافه می کنن برای اطمینان خاطر پس خودتو نگران نکن
ببخشید عزیزم من منتظورتو نگرفتم که یگانه حرکتی نمی کنه اگه منظورت چهاردست و پاس یا نشستنه باربد هم تا 11 ماهگی نه می نشست نه چهاردست و پا میرفت فقط می خزید


همه بچه ها مثل هم نیستند حتی دوقلو ها هم قابل مقایسه نیستند با هم یادت نره عزیزم
تو این روزای عزیز آرزو می کنم هر چه زودتر آرامش برگرده به لحظه هات و غم و بیماری و دوری ازتون دور بشه می بوسمتون


سلام انیسه جون خوبی الهی قربونت برم که همیشه ماییه ارامشی برای من اره یگانه فقط میشینه کمی می خزه و غلط می زنه ولی هنوز چهاردسته پا نمی ره و زودم خسته میشه ولی یکتا کم کم داره راه میفته از دردیوار میگیره بلند میشه وایمسته و با کمک به دیوار و مبلم راه میره نمی دونم نگرانی های من تمومی نداره یگانه رو بردم دکتراز پاش که کمی کج میزاره عکس گرفتن توی جوابشون تشخیص ژنوواروم دادن یکی پای پرانتزی به خدا دیگه نمی دونم چکار کنم دکتر رادیولوژی گفت اگه بزرگ بشه بهترنشه باید عمل بشه برای هردوتاشون ازمایش خون و یکتا هم ادرار نوشته توی ازمایشهاشون هم کم خونی و کمبود ویتامین دی دارن البته اینها رو خودم برگه که توش نوشته فهمیدم هنوز پیش دکترشون نبرم اخه ازیکتا هنوز حاضر نیست منتظرم اونم حاظر شه باهم ببرم می بینی انیسه جون من چقدر بدبدختم به کدوم یکی برسم خدایا کمکم کن .... بیشتر پاهای یگانه نگرانم کرده نمی خوام بچم مشکل دار باشه که بقیه مسخرش کنن برام دعا کن ایسه جون توی شبهای عزیزتا جوجه هام مشکلی نداشته باشن می بوسمت عزیزم فرشته هاتو از طرف منم ببوسسسس
مامان تارا و باربد
26 تیر 92 10:07
سلام گلم نگران نباش مشکل پرانتزی پاها تو اکثر بچه ها هم هست باربد هم تازه که راه افتاده بود این مشکلو داشت که به مرور برطرف شد می تونی تو نت سرچ کنی در موردش البته امیدوارم مشکل یگانه جون مهم نباشه
خودتو نگران نکن مادری خیلی سخته اصلا هم بدبخت نیستی مامان دو فرشته گلی که خیلی ها آرزو دارن به جای تو باشن
تارا هم خیلی زودتر راه افتاد دلم اونوقتا خیلی برای باربد می سوخت ولی حالا باربد دونده شده باید ببینی گاهی تارا رو هم پشت سر میزاره
برای مشکل کم خونی ویتامین دی مگه مکمل نمی خورن ؟ببین موقعی که باربدو بردم دکتر و نگران وضع حرکتیش بودم دوباره ویتامین دی و کلسیم رو براش تجویز کرد قطره آهن چند تا می خوره در روز ؟
اگه غذا می خوره از منابع آهن زیاد بهش بده
اگه خیلی نگرانی ببرش پیش یه متخصص ارتوپدی کودکان که با دقت معاینه اش کنن البته شاید برده باشی خواستی من یه دکتر خوب رو که فوق تخصص این رشته است سراغ دارم که البته مشهدیه ولی مطبش تهرانه
ولی خب توکل کن به خدا خودتو نگران نکن همه چی درست میشه هرچی عزیزتر باشی پیش خدا سختی های بیشتری هم در انتظارته تو اونجا پیش امام رضایی چرا ناامیدی گلم



سلام انیسه جون بازم ممنون که جوابمو دادی راستش من هم اهن میدم همم ویتان که مولتی ویتامین و اهن هست بهشون میدم چند روز ازمایشهاشون کامل شد بردم دکتر شون میگه کم خونی ندارن زیادوبرای پای یگانه باید بربم پیش یک متخصص ارتوپد حالاتوی این هفته میخوام ببرمش مشکلم یکتاست که هیچ کس نمی تونه نگهش داره دیگه 5شنبه باشه که باباش یکتا رو نگاه داره من یگانه رو ببرم پیش دکتر ..کاش اون دکتر مشهد بود اخه نمی تونم تهران بیام خودت میدی دوتا بچه چقدر سخته بری مسافرت من مشهدم ولی باورت میشه از وقتی این ورجکها به دنیا امدم فقط 3بار رفتم حرم دلم خیلی هوای حرمو داره ولی چاره چیه مشکلم بی وسیله هستیم واز طرفی هم نمیخوایم رو بندازیم به کسی که مارو ببرن همسری هم اصلاوقت نداره به خاطر خرج این ورجکها شب و روز کار میکنه تا محتاج کسی نباشیم خیلی روش فشاره طفلکی دلم خیلی براش میسوزه دوست دارم زودتر بزرگ بشن دیگه شیرخشک و پوشک نخان بازکمی بهتر میشه زندگمون ..... منو ببخش انیسه جون همش مشکلاتمو برات مینویسم خیلی دوستدارم یک روانلاین باشیو باهات حرف بزنم دلم خیلی پر... فرشته های نازتو ببوسسسسسسسسسسس عزیزم
مامان امیررضا
26 تیر 92 17:50
سلام وای چه دخترهای ناز و خوشگلی دارین
منم دوست داشتم دوقلو داشته باشم ولی میبینم خیلی سخته
خدا براتون حفظشون کنه
خوشحال میشم پیش ما هم بیاین اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم
دخترهای نازتو بوس کن



ممنون مامانی امیر رضا قشنگم حتما من لینکتون میکنم خوشحال میشم با ارتباط داشته باشیم راستی یکتای منم توی نی نی های شکمو شرکت کرده ممنون میشم بهش رای بدین کد 813 رو به شماره 20008080200 پیامک کنین بوسسسس واسه امیررضای قشنگم
مامان یگانه و ریحانه
27 تیر 92 19:02
سلام عزیزم
خوبین؟دخملا خوبن؟
بروزیم


ممنون عزیزم من لینکتون کردم خوشحال میشم شما هم لینکم کنید و باهم تبادل نظر داشته باشیم