حرفهای نگفته ....
سلام دوردونه و نازدونه مامانی چند روزی هست که حسابی درگیرشما شدم و اصلاوقت امدن به اینجا رو نکردم فقط گاهی میومدم و نظرات دوستانمو می خوندم عزیزای دلم توی این چند هفته خیلی اتفاقها افتاد که بعضی هاش شیرین و کمی هم تلخ بود دخترانم مامانی حاضرهمچیشو بده تا شما سالم و سلامت بزرگ بشین چند وقت پیش برای چکاپ بردمتون دکتر که دکترتون براتون از خون و برای یکتا هم احتمال عفونت داشت از ادرار براتون نوشت و از پای یگانه گلم که توی راه رفتن کمی پاتو کج میزاری عکس نوشت حالا بماند با هزارببدختی ازمایش خون ازتون گرفتن که کلی هم گریه کردین و دل منو بابایی رو کباب کردین و دوبارهم از ادرار برای یکتا گرفتین اونم بماند چقدر سخت بود خدا برای...
نویسنده :
سارا مرادی
0:45